تازه وارد

یک چیز هایی هست که هیچوقت ادمها بر سر ان با هم به توافق کامل نمی رسند. یکی همین « امتحان » است.  

1- کسانی که باید امتحان بدهند از امتحان خوششان نمی اید و بالعکس کسانی که امتحان می گیرند انقدر ها هم بدشان نمی اید، حتی وقتی پای روکم کنی در میان باشد به ان علاقه مند هم هستند. عین حال، گاهی هر دو گروه دل خوشی از تصحیح برگه امتحان ندارند. یکی از دوستان قدیمی می گفت دو تا چیز را اگر از مسؤلیت معلم حذف کنند این شغل ایده ال می شود: یکی کلاس رفتن و دیگری برگه امتحان تصحیح کردن! بگذریم!

البته همیشه داوطلباهایی هستند که هنوز معلم لب تر نکرده است اماده امتحان دادن هستند. انگار هیچ چیز دیگری انها را دلشادنمی کند همیشه در انتظار روز امتحان هستند. انگار این علاقه وافر سبب شده است که سختی امتحان را با شیرینی بپذیرند. اما بعد از امتحان گروهی شادند که از عهده امتحان بر امده اند و گروهی دیگر خوب ، شاید نه.

ادامه دارد...